من در جواني بسيار علاقه به شعر و شاعري داشتم و تعداد زيادي شعر سروده ام، اكنون پس از سالها يكي از آنها را كه در مورخ 1375/10/17 سروده ام را در اينجا براي شما عزيزان خواننده قرار ميدهم، اميدوارم كه از خواندن آن لذت ببريد:
فكر ديدار
زمستان آمد و سرما عيان است زهرسو، سوز سرما در جهان است
من ديوانه اندر كنج خانه زبانم چون قناري نغمه خوان است
دمي گويم كه هجر تو مرا كشت دمي ديگر دلم فكر خزان است
مرا گفتي كه دوري چاره دارد ولي دوري ما ، دردي عيان است